به گزارش همشهریآنلاین به نقل از شفقنا، شورای سردبیری نیویورکتایمز نوشته: اکنون که ششمین دور گفتگوهای آمریکا و شرکایش با ایران در وین جریان دارد، به نظر میرسد توافق برای بازگشت به برجام شدنی باشد و این خبر خوبی است چرا که این توافق در برابر لغو تحریمها، محدودیتهای مهمی را بر برنامه هستهای ایران وضع میکند.
اما برخی از محدودیتهای این توافق، تاریخ مصرف دارد و مهلت آن به سر میرسد. به همین دلیل باید یک جنبه مهم این فرایند گشودن راهی باشد برای توافقهای بیشتری که نگرانی از بلندپروازیهای درازمدت ایران را چاره کند و چشمانداز یک مسابقه جنگافزار هستهای در منطقه را از میان ببرد.
نتیجه آرمانی، یک خاورمیانه خالی از سلاح هستهای است. دولت بایدن ظاهرا این را درک میکند و به همین دلیل است که قول داده به دنبال یک توافق بلندتر و محکمتر در آینده باشد.
موانعِ رسیدن به این هدف، دشوار و هراسآور است اما به نظر میرسد که بادهای موافقی هم وجود دارد. گفته میشود که رهبر ایران که قدرت واقعی را در کشور دارد، خواهان احیای برجام پیش از روی کار آمدن یک رئیس جمهوری تازه در ماه اوت است. در چارچوب برجام، ایران از سال ۲۰۳۰ دیگر هیچ محدودیتی در غنیسازی اورانیوم صنعتی نخواهد داشت.
بعید است که تهران با محدودیتهای طولانیتر موافقت کند اگر قرار باشد چنین محدودیتهایی تنها بر ایران وضع شود. باید هدف این باشد که کشورهای اطراف خلیج فارس با همان استانداردهای شدید عدم تکثیر موافقت کنند تا عملا یک منطقه آزاد از سلاح هستهای ایجاد شود. پیش از این، در آفریقا، آمریکای لاتین، آسیای مرکزی و جنوب شرق آسیا مناطقی عاری از سلاح هستهای شکل گرفته است.
بدبینها ممکن است چنین کاری را ناممکن بدانند، دست کم به خاطر اینکه اسراییل – هرچند اذعان نمیکند- اما سلاح هستهای در اختیار دارد. با اینحال میتوان به پیشرفتهایی میان ایران و کشورهای عرب همسایهاش دست یافت. اگر منظور اصلی، توسعه نیروگاههای برق هستهای است، کشورهای منطقه میتوانند سوخت مورد نیاز این نیروگاهها را از یک بانک سوخت هستهای منطقهای تامین کنند. آمریکاییها هم، برای مثال، سوخت نیروگاههای خود را از کنسرسیوم آلمانی- هلندی- انگلیسی اورنکو Urenco تامین میکنند.
اما ایران با توجه به تاریخچه طولانی تحریمها و مداخلات خارجی، میگوید که ضروری است سوخت هستهای مورد نیازش را در داخل تولید کند. ایران سرمایه گذار اصلی یورودیف Eurodif یک کنسرسیوم مستقر در فرانسه بود اما پس از وقوع انقلاب ۱۹۷۹، چنین سوختی هرگز تحویل ایران نشد. اکنون برنامه هسته ای، به نماد غرور ملی ایرانیان و مقاومت – و تضمینی- در برابر تجاوز خارجی تبدیل شده و نیز یک اهرم چانه زنی در تلاش برای رفع تحریم ها. این چیزی نیست که ایران به آسانی دست از آن بردارد.
از سوی دیگر، جهان هم نمیتواند اعتماد کند که ایران سلاح هستهای تولید نخواهد کرد و بنابراین، برنامه هستهای ایران در موقعیت کنونیاش و در رویارویی با مخالفت بین المللی و رقابت منطقه ای، پیوسته یک هزینه اقتصادی را بر کشور تحمیل خواهد کرد.
یک راه آبرومند این است که ایران، با پیروی از الگوی اورنکو، تاسیسات غنیسازی خود را به یک کنسرسیوم چندجانبه با پرسنل بین المللی تبدیل کند تا سوخت مورد نیاز کشورهای منطقه را تامین نماید. این ایدهای است که حسین موسویان، دیپلمات پیشین ایران و یک کارشناس سیاست هستهای در دانشگاه پرینستون، پیشنهاد داده است. دانشمندانام آی تی هم در سال ۲۰۰۸، طرح مشابهی را پیشنهاد دادند که اعضای اصلی کنگره آمریکا در آن زمان آن را مفید ارزیابی کردند.
این رویکرد میتواند خواست ایران برای مشروعیت و احترام را به همراه آورد و همزمان موجب شود که برنامه هستهای اش کمتر تهدیدآمیز باشد. یک ممنوعیت منطقهای بر تولید اورانیوم غنای بالا هم جنبه ارزشمند دیگری است که باید مدنظر قرار گیرد.
شاید امروز، با توجه به سطح بیاعتمادی موجود میان کشورهای منطقه، ایده یک همکاری صلحآمیز هستهای در این منطقه، غیرواقع بینانه به نظر رسد. بااینحال، باید به یادآورد که زمانی ایران و عربستان سعودی، پیوندهای نزدیکتری داشتند و حتی در سال ۲۰۰۱، یک پیمان امنیتی هم امضا کردند.
سردبیری نیویورک تایمز در پایان مدعی میشود: هر رویکردی در قبال ایران و خاورمیانه، بیگمان دربردارنده ریسکهای بزرگی است اما تا زمانی که هنوز فرصتی برای بازداشتن ایران از رسیدن به جنگافزار اتمی و ایجاد یک منطقه عاری از سلاح هستهای در یکی از حساسترین مناطق جهان وجود دارد، آمریکا و شرکایش باید آماده پذیرش این ریسکها باشند.
نظر شما